موفقیت را با رعایت این ۵ قانون طلایی بیل گیتس تجربه کنید


اگر بخواهیم در مورد موفقیت و افراد موفق صحبت کنیم شخصی وجود دارد که همیشه جای خودش را در لیست ثروتمند ترین افراد دنیا حفظ کرده است. او یکی از معروف ترین اشخاص در انقلاب رایانه های شخصی است. همچنین دومین خیر بزرگ آمریکاست که بیش از ۲۸ میلیارد دلار تاکنون وقف کرده است. شاید تا حالا حدس زده باشید که در مورد چه کسی صحبت می کنیم. بله ، بیل گیتس
ما در این مطلب قرار است شما را با ۵ قانون طلایی بیل گیتس برای موفقیت آشنا کنیم که از گفته های خودش در سخنرانی ها برداشته شده و بعد از ترجمه برای شما نگاشته شده است. با ما همراه باشید.
قانون اول موفقیت : انرژی داشته باش
زمانی که مایکروسافت رو راه انداختم فکر نمی کردم خیلی ریسک داشته باشد. در مورد کاری که انجام میدادیم خیلی هیجان زده بودیم. درسته که ممکن بود ورشکسته بشیم اما من توانایی های داشتم که بدرد این کار میخورد ولی خانواده من قصد داشتند من را به دانشگاه هاروارد برگردانند تا تحصیلاتم را تمام کنم. چیزی که من را خیلی میترساند ترک کردن اونجا و راه انداختن شرکت نبود بلکه مشکل من با دوستان بود که استخدام کرده بودم و آنها انتظار حقوق داشتند و بعد از آن مشتری های که ورشکسته شدند. مشتری هایی که روشون حساب کرده بودم.
بیشتر بخوانید : انسانهای موفق چگونه تصمیمات هوشمندانه میگیرند
بعد از آن رویکرد محافظه کارانه در پیش گرفتم. میخواستم به اندازه حقوق چندسال توی حسابم پول داشته باشم حتی اگر هیچ دریافتی و سودی نداشته باشیم و من تقریبا همیشه پای این حرفم بودم مثلا الان ۱۰ میلیارد داریم که برای سال بعد کافیه.به هر حال میدونید که راه انداختن یک شرکت به کلی انرژی نیاز داره و بهتره برای این کار به حس ریسک غلبه کنید.به نظر من اگه قراره یک شرکت راه اندازی کنید هیچ لزومی نداره در ابتدا این کار رو انجام بدین.به نظرم در مورد کار کردن برای یک شرکت و یادگرفتن نحوه کار کلی حرف هست که باید زده بشه.اگه جوان باشید اجاره یک ملک کار سختی است و برای من هم سخت بود.
زمان من تا وقتی که زیر ۲۵ سال داشتید نمی تونستید رانندگی کنید و من پیش مشتری ها با تاکسی می رفتم.مردم میگفتن بریم کافه حرف بزنیم ولی من حتی نمی توانستم برم کافه. ولی جالبه وقتی مردم دو دل هستند و میگن این بچه چیزی نمیدونه و بعد شما ثابت می کنید که میدونید و محصول خوبی دارید اونا خیلی هیجان زده میشن وبا خودشون میگن این خیلی اطلاعات داره پس بیایید با این آدم کار کنیم. به همین دلیل جوانی ما دراین کشور از جایی به بعد یک سرمایه ارزشمند بود.
استخدام افراد مسن تر کار سختی است چون اونا در مورد ریسک کردن کمی محافظه کارتر هستند و برای ما ۳ تا ۴ سال طول کشید تا وارد فضای عادی استخدام بشیم. اما بهتره مشکلات راه اندازی یک شرکت رو بخشی از یک چالش ببینیم که خودش هیجان هم داره.
بیل گیتس در این بخش از سخنرانی خود در مورد مسائلی برای موفقیت صحبت می کند که برای بسیاری از ما مفید خواهد بود. اینکه ابتدا سعی کنیم برای افراد دیگر کارکنیم تا جزئیات کار را یاد بگیریم و یا اینکه سعی کنیم به مشکلات سر راهمان غلبه کنیم تا به موفقیت برسیم.
قانون دوم موفقیت : تاثیر بدی داشته باش
از هاروارد به خاطر این افتخار تشکر می کنم که سال بعد قراره شغلم رو عوض کنم وبد نیست توی رزومه خودم یه مدرک دانشگاهی داشته باشم.فارغ التحصیلان رو تحسین می کنم که مسیری مستقیم برای دریافت مدرک انتخاب کردن.تنها خوشحالیم الان اینه که مجموعه آموزشی کریزمون لقب موفق ترین اخراجی هاروارد رو به من داده. به نظرم من نماینده افرادی هستم که مثل من بودن . من بهترین کاری را کردم که یه آدم شکست خورده می تونه انجام بده.
بیشتر بخوانید : راه های موفقیت در زندگی و اصولی که باید رعایت کنیم
من همچنین می خوام به عنوان آدمی شناخته بشم که استیو بالمر (استیو بالمر الان یکی از ثروتمند ترین بیزینس من های آمریکا است) را راضی کرد از دانشکده تجارت اخراج بشه. من تاثیر بدی دارم به همین دلیل که در جشن فارغ التحصیلی شما دارم سخنرانی می کنم. اگر در جشن شروع التحصیل حرف می زدم تعداد کمتری از شما به اینجا می رسیدن.
حتما شما هم متوجه کلمات طنزی که بیل گیتس در این سخنرانی خود به کاربرده است شده اید. اینکه گرفتن یک مدرک دانشگاهی حتی از بهترین دانشگاه جهان هم اعتباری نخواهد داشت تا زمانی که دست به کار شویم و خودمان را نشان دهیم. داشتن اساتید تراز اول تنها زمانی مفید خواهد بود که از وجودشان استفاده کنیم تا مطالب را به خوبی بفهمیم و از حفظ کردن فاصله بگیریم.موفقیت شما زمانی حاصل خواهد شد که علوم مختلف را به کار بگیرید و یک خروجی تولید کنید.
قانون سوم : سخت کوشی
من خیلی جلسه می روم و تقویمم همیشه پرمیشه و شب ها ، وقتی بچه ها می خوابن خیلی روی ایمیل وقت میزارم. کل روز کلی پیام دریافت می کنم و فقط شب وقت می کنم جواب های طولانی بدم. آخر هفته هم کلی ایمیل میفرستم. من هر سال دو هفته وقت میزارم که با خودم باشم ، کتاب بخونم .کار یا هیچ چیز دیگه ای مزاحمم نمیشه وخیلی جدی در مورد آینده فکر می کنم و مردم هم کلی مطلب برای من میفرستن تا بخوانم.
ترکیب جالبیه ، تقریبا ۲۵ درصد وقت هایی که اینجا نیستم به سفر می روم ، با مشتری ها دیدار می کنم توی اروپا یا آسیا و این باعث میشه فکرکنم که آیا اولویت های درستی داریم؟ به اینکه مردم به چه چیزی بهتر واکنش نشان میدهند و چه کاری را می توان بهتر انجام داد.
برای رسیدن به موفقیت باید جنگید باید تمام بهانه های ممکن را کنار گذاشت.اینکه زمان کافی نداریم ، اینکه پول کافی نداریم اینکه چرا پدر و مادری پولدار نداریم یا … تنها راه برای پیروزی کنار گذاشتن تمام این بهانه ها و شروع کردن است.
قانون چهارم : آینده را بساز
مایکروسافت ایده ویندوز را در سال ۱۹۸۳ مطرح کرد و امروز بزرگترین کاربران نرم افزار از محیط ویندوز استفاده می کنند. این باورنکردنی است که برنامه های قوی مثل وورد و اکسل و پاورپوینت با این سرعت مورد استفاده قرار گرفتن حتی فقط برنامه های مایکروسافت نیستن حتی شرکت هایی مثل ورد پرفکت و لوتوس هم برنامه های ویندوز تولید کرده اند. وهر هفته ما کارهای جدید می بینیم.این واقعا همه ابتکار موجود در این صنعت را جذب می کند. ما این رو خیلی وقت پیش ، پیش بینی کردیم و الان این آینده است.
سعی کنیم برای آینده برنامه ریزی داشته باشیم چراکه اینگونه می توانیم تمرکز خود را بهتر معطوف رسیدن به اهداف و پیروزی بر موانع کنیم.
قانون پنجم : از کارت لذت ببر
مسئله اصلی این است که باید از کاری که هر روز انجام میدی لذت ببری و برای من این یعنی کار کردن با افراد باهوش ، یعنی کار کردن روی مشکلات جدید و هر بار که فکر می کنم موفقیت کوچکی به دست آوردیم سعی می کنیم خیلی بهش متکی نباشیم چونکه چالش ها بیشتر می شوند.
پیاده سازی این قانون و متکی بودن به آن به طرز عجیبی در کشور ما احساس میشود. هر روز ما شاهد افرادی هستیم که بدون علاقه و از سر اجبار مشغول انجام کارهایی هستند تا پول بدست بیاورند. این اجبار نه تنها ما را از موفقیت دور می کند بلکه باعث ناراحتی خودمان و اطرافیانمان می شود. رفته رفته زندگی را برایمان تلخ می کند و ما را از لذت برد دور می کند.بخشی از عکس العمل های ناشایستی که امروز در جامعه شاهد هستیم به خاطر رعایت نکردن همین قانون است.
بیشتر بخوانید : چگونه یک کسب و کار اینترنتی موفق راه اندازی کنیم
دیدگاه شما